-
خیلی عصبانی هستـــــــــــــــــــــــــــــــــم
پنجشنبه 26 آبان 1384 22:28
سلام دوستای گلم خیلی عصبانیم . ۱. واسه اینکه این بلاگ سکای مسخره وبلاگ منوووووووووووووووووووووو این ریختی کرده دارم دیونه میشم من اون عکس پیش زمینم رو میخوام من اون پروانه رو میخوام من اون وبلاگ خودمو میخواممممممممممممممممممم ۲. دارم دیونه میشم این همه لینک داشتم همش رفتهههههههههههههههههههههههه . تورو خدا دوباره...
-
تعبیر عشق
پنجشنبه 26 آبان 1384 22:17
کاش میشد از عشق به خوبی گفت کاش میشد از عشق ناله نکرد کاش میشد که عشق حقیقت داشت لیلی حقیقت داشت مجنون واقعی بود کاش میشد عشق تعبیر رسیدن و خوشبخت زیستن بود تعبیر من از عشق میدونی چیه؟ پس خوب گوش کن : عشق یعنی یک لحظه فرو ریختن دل در تلاقی دو نگاه عشق یعنی اوج خواستن؛ یعنی نرسیدن یعنی حسرت کشیدن؛ یعنی مرداب سادگی...
-
موندنی
سهشنبه 3 آبان 1384 22:20
موندنی نیستی میدونم ، با منی اما همیشگی نیستی میدونم گفتی دل نبندم به دلت ، آره گفتی مال من نیستی میدونم نفهمیدم چی شد چه جوری شد دلم دیگه مال خودم نبود نمیدونم چرا ؟! چطوری بگم خواستنت دست خودم نبود همیشه از اولش نگران آخرش بودم ، از نبودنت میترسیدم آره حالا نگرانم کی آخرش میشه بری ،هنوزم از نبودنت میترسم آره دلم تنگ...
-
اولین دلتنگی
چهارشنبه 16 شهریور 1384 21:37
سه-چهار دقیقه سکوت به احترام ورود اولین دلتنگی می دانم سهمی ار روز آمدنت نخواهم داشت دیشب جای آخرین نگاهت را ، در انتهای چشمانم به خاک سپردم که برای تقدیر اینچنین زخمی یک علامت سوال ، جواب تمام بودن ها بود من در تو ناتمام مانده ام که برای گذشت از تمام مرزهای وجودت باز خوابِ بودنت را دیده بودم خواب دیده بودم هنوز پشت...
-
خوش آمدی
سهشنبه 8 شهریور 1384 18:29
میشنوم صدای نفسهایت نزدیک است میبینم قامتت را رسیدنت نزدیک است از روز جدائی انگار قرنها گذشته است از لحظه خداحافظی انگار ثانیه به روز گذشته است حال که می آئی زمان ایستاده است حال که رسیدنت نزدیکه ثانیه نیز ایستاده است خوشحالم که می آئی خوشحالم خوشحالم که نزدیکی خوشحالم انتظار دیدنت به آخر میرسد دیدی به تو گفتم که بر...
-
برای تو
دوشنبه 10 مرداد 1384 00:01
می سوزم و می سازم تا غم تو دلت نشینه می روم و می میرم تا باشی و زنده بمانی اگه ازت دوری میکنم واسه نیازردنته اگه شبهامو بارونی می کنم واسه لبخندته دوستت دارم ولی نه برای آزردنت دوستت دارم ولی نه به هر غیمتی داشتنت برام آرزوئه اگه تو هم منو بخوای!!!! تا آخردنیا نه تا جهنم باهات میام اگه بخوای !!! اگه بگی برو به عشقت...
-
تمام
دوشنبه 27 تیر 1384 22:41
چهار شنبه، 2004/06/09 09:58:46 ق.ظ تمام این بی قراری ها ز یار چه آسان بر باد بی اعتناعی یار شد تمام این گریه و زاری ها ز دوریش چه آسان انگار بی انگار شد تمام حسرتهای دلم ز ناکامی آینده ام با تو در کام غمت همگام شد تمام دلدادگیم به مهرت با زنجیر حقایق چه معصومانه شرمسار شد تمام غمهای عالم در دلم با زخم عشقت چقدر...
-
بازگشت من
دوشنبه 27 تیر 1384 22:33
سلام . سلام به وبلاگم . سلام به برکه که کویر شده . سلام به دوستان گل خودم که با اینکه نبودم برکه را رها نکردند . سلام به غمخانه دلم . سلام سلام سلام هوارتا سلام . آخ که چقدر دلم واسه اینجا و شماها تنگ شده بود . وای که چقدر از دل دور بودن سخته . وای وبلاگم باز شده . وای من اومدم با هزار هزار درد و دل . من اومدم با هزار...
-
اطلاعیه(از طرف شبنم نوشته شده از طرف یکی از دوستان)
چهارشنبه 15 تیر 1384 23:06
با سلام و خسته نباشید به تمامی دوسنانی که تا به این لحظه ما را تنها نگذاشتید این سرویس وبلاگ به خاطر فیلتر شدن در بیشتر شبکه های اینترنتی ایران و فیلتر شدن نویسنده(شبنم) از ادامه فعالیت خود باز ماند جا دارد از تمامی عزیزانی که جواب نظرات خود را نگرفته اند عذز خواسته با آرزوی موفقیت برای همه شما این متن توسط یکی از...
-
دل من و رفتن تو
سهشنبه 3 خرداد 1384 21:20
دیدگانم را پر از اشک کردی و رفتی بی آنکه از خود بپرسی چه کردی ، دلی را شکستی دل مرا چه یافتی ؟ گذرگاهی برای عبور ! کوره راهی که باید هرجور که هست از آن گذشت و رفت رفت و دیگر نیم نگاهی نکرد و برای همیشه رفت ! من ماندم و دلی که دیگر کوره راه هم نیست،بلکه شدبن بست غم مرا از چه یافتی ؟ آبی که میشود از ان چشید و رفت ! آبی...
-
نگاه اخر
چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 22:37
نگاه اخرت رو یادمه وقتی که رفتی کلام آخرت رو یادمه وقتی که رفتی تو نگاهت هیچی نبود جز سختی و سردی تو کلامت هیچی نبود جز بی مهری و تلخی بر عکس همیشه این بار پشت سرت ابی نریختم بر عکس همیشه این بار با رفتنت اشکی نریختم با اومدنت تو قلبم عشق و صفا رو کاشتی با رفتنت تو قلبم نفرتو غم رو گذاشتی وقتی خواستم برات اشک بریزم...
-
رویای تو
یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 21:37
یادم میآد اون زمونا به شوق دیدنت چشمامو باز میکردم--اما حالا به امید دیدنت تو رویاهام چشمامو میبندم--خیلی برام سخته تجسم کردنت--راستش چهرت دیگه داره یادم میره--میدونی چیه؟! تو رویاهام خیلی مهربونتری--عشقت واقعیه--تو نگاهت میتونم خودمو ببینم--حیف که صبح میشه و از خواب میپرم--اونوقت آهی از روی حسرت ، از روی دل تنگی و دل...
-
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
یکشنبه 11 اردیبهشت 1384 22:42
چرا گذاشتی رفتی دل من چرا منو تنها گذاشتی دل من تو که میدونستی نفسم به تو بنده تو که میدونستی دل من پر درده من همونم که میگفتی عاشقمی من همونم که میگفتی مال منی تو همون بودی که میگفتی همه چیتم تو همون بودی که میگفتی زندگیتم کجا رفت همه اون مهر و صفا کجا رفت همه اون عشق و وفا مگه تو نگفتی فرهاده منی مگه تو نگفتی مجنونه...
-
نمی خوام
یکشنبه 4 اردیبهشت 1384 20:23
نمی خوام نمی خوام بی تو بودنو نمی خوام نمی خوام بی تو رفتنو نمی خوام نمی خوام بهم نه بگی نمی خوام نمی خوام برام غم بشی نمی خوام نمی خوام مرگ عشقمو نمی خوام نمی خوام خاطراتمو نمی خوام نمی خوام بگی نمیشه نمی خوام نمی خوام بگی چی میشه نمی خوام نمی خوام که قلبم شکسته شه نمی خوام نمی خوام که غم هم آغوشم بشه نمی خوام نمی...
-
با من
دوشنبه 29 فروردین 1384 23:16
با من بگو درد دلت با من بگو ساز دلت با من بشین وقت سحر با من ببین نقش حسرت آهه دلم بین که بی تو چه باشوکوه می نوازد من شدم شبنم لغزیدم ز چشمان غم بشنو صدای قلبم که باز از فرو ریختن می گوید لمس کن دست سردم را که بی تو گرمی ندارد با توام ولی با تو نخواهم ماند درد نرسیدن سنگین نیست؛ درد خواستن و گذشتن سنگین است بار غم...
-
آبشار
یکشنبه 28 فروردین 1384 21:50
تقدیم به جاودانه دوست داشتنی من در آب خروشان رودخانه رها شدم انتهای رودخانه آبشار است دست به سنگی گرفتم ؛ دلم را آب برد رود خروشان است ؛ من بی دل کجا مانده ام؟!!!!!!!! دست رها کرده با آرزوی پیوند با دل به سوی پرتگاه میروم چه شیرین است رسیدن چه شیرین است غرق شدن در آبشار رسیدن به دل
-
شراب عشق
شنبه 22 اسفند 1383 22:50
عشق همچو جام شرابیست وقتی که نوشیدی مست و دیوانه میشوی نوشیدن که پایان یافت فقط مستی و گنگی میماند به خود که آمدی فقط جام خالی در دست داری بشکن جام را بشکن جام را نزار باز اسیرش بشی شبنم زمستان۱۳۸۳